هی فلانی
زخم هـــــــایم
را به خودت نــــگیر ...
انــــــدازه ی این حرفــــها نیستـی
.jpg)
نظرات شما عزیزان:
علی و مریم 
ساعت8:24---16 ارديبهشت 1392
حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند
حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی
بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی
بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم
دوستت دارم
علی و مریم 
ساعت8:24---16 ارديبهشت 1392
تا زمانیکه به عمق واقعی انسانها پی نبرده ای
دوستشان نداشته باش
زیرا عمیقترین زخمها زخم خنجر کسی است
که با تمام وجود دوستش داشتی
علی و مریم 
ساعت8:23---16 ارديبهشت 1392
نمیدانم تا کی دوستم داری
هرجا که باشد
باشد
هرجا تمام شد
اسمش را میگذارم
آخر خط من
باشد؟
علی و مریم 
ساعت8:23---16 ارديبهشت 1392
مـــوهـــایـــم ..
که یـکدسـت ..
هـــمرنـــگ ِ دنــــدانـــهـایــــم شـد !
بـــــاز هــــم ..
بـــــا عـشق ..
می نویـسم :
دوستـــت دارم ...
علی و مریم 
ساعت8:23---16 ارديبهشت 1392
عصر ما عصر فریبه ، عصر اسمهای غریبه
عصر پژمردن گلدون ، چترهای سیاه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه ، وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده ، قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطی شقایق ، بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا ، منو تو تنهای تنها
خونه هامون پرنرده ، پشت هر پنجره پرده
قفسها پر پرنده ، لبهای بدون خنده
چشمها خونه ی سواله ، مهربون شدن محاله
نه برای عشق میلی ، نه کسی به فکر لیلی
کاش توقحطی شقایق ، بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا ، منو تو تنهای تنها
اونقده میریم که ساحل ، از منو تو بشه غافل
قایق رو با هم میرونیم ، اونجا تا ابد میمونیم
جایی که نه آسمونش ، نه صدای مردومونش
نه غمش نه جنب وجوشش ، نه گلای گل فروشش
مثل اینجا آهنی نیست ، پس ببین یادت بمونه
کسی هم اینو ندونه ، زنده بودیم اگه فردا،
وعده ی ما لب دریا
علی و مریم 
ساعت8:23---16 ارديبهشت 1392
سرخ می شوی وقتی می شنوی دوستت دارم
زرد می شوم وقتی می شنوم دوستش داری....
چهارشنبه سوری راه انداخته ایم
سرخی تو از من زردی من از تو!
همیشه من می سوزم....و همیشه تو می پری....
علی و مریم 
ساعت8:23---16 ارديبهشت 1392
برایمـ از بازار یـڪـ بغض خـوبـ بـخـر!
ایـטּ بغضے ڪــﮧ مـטּ دارمـ
هر روز مےشڪـند !!ا
علی و مریم 
ساعت8:22---16 ارديبهشت 1392
حســــــرت...
یعنے رو بـہ رویــــــــمـ نشستـہ اے..
و باز خیســـــے چشمـــانـــمـ را..
آن دستمال خشکــ بے احساس پاکــ کنــــد ...
حســــــرت...
یعنے شانـہ هایت ، دوش بـہ دوشــــــمـ باشد..
اما نتوانـــم از دلتنگے بـہ آن پناه ببـــــــرم ...
کتایون 
ساعت22:38---7 ارديبهشت 1392
ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید
|